حضرت سجاد علیه السلام فرمود:چون در روز عاشورا پدرم با یارانش کشته شدند و اهل بیت او را بر جهازشتران سوار و به جانب کوفه روانه کردند، من جنازهی کشتگان را بر زمیندیدم که به خاک سپرده نشده بودند.
آنچه میدیدم بر من سخت و ناگوار بود. سخت آشفتهحال شدم و نزدیک بود که از این درد قالب تهی کنم.
عمهام زینب به من گفت:ای بازمانده جد و پدر و برادرانم! چرا این گونه بیتابی؟ چرا جان خود را در معرض خطر قرار دادهای؟
گفتم: چگونه بیتابی نکنم در حالی که میبینم پدر و برادران و عموها وعموزادگان و کسان من به زمین افتاده و به خون آغشتهاند در حالی که دشمنجامههایشان را ربوده و کسی آنها را دفن نکرده است!
عمهام گفت:اینها تو را به ضجه و نیندازد که اینعهدی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله با جدّ و پدرت؛ و خداوند پیمانیگرفته از عدهای از این امت که سرکشان و فتنهگران زمین آنها رانمیشناسند، اما فرشتگان آسمانها میشناسند.
فرشتگان این استخوانهای پراکنده را جمع خواهند کرد و با این پیکرهای خون آلود به خاک خواهند سپرد و در این سرزمین برای قبر پدرت امام حسینعلیه السلام نشانی بر پای خواهند داشت؛ و هر اندازه که دشمنان و سردمدارانکفر در محو این آثار بکوشند، شناختهتر و گرانقدرتر خواهند شد.
:: بازدید از این مطلب : 859
|
امتیاز مطلب : 250
|
تعداد امتیازدهندگان : 63
|
مجموع امتیاز : 63